عید مبعث و مدح پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم
وقتـی شکــــوفا شــد گل امید آن روز گل های عشق و معرفت روئید آن روز در وسـعت هفــت آسمان غرق توحید جبـریـــل بــذر نــور می پاشید آن روز گوئـی ز چشـم آسمان بر چهرۀ خـاک اشک نـشاط و شوق می غلطـید آن روز تا گوهر شهوار خود را عرضه سـازد دریای رحمت موج زد؛ جوشید آن روز در خلوت روحــانیش با دوست احمـد از گـــلشن ســبز دعــا گــل چـیـد آنروز در جلوه های وحی و تـوحید و نبّـوت صــد جلوه از نــور خـدا را دید آن روز آمد صدای «قـم فانذر» تا بـه گـوشش بـا نغـمـۀ «اقــرأ» به خود لرزید آنروز بـا رویــــش آن گــــلـبُن ســبـز نبّـوت عــطر رسـالت در فـضــا پیچید آن روز ذراّت هستی زیر لب مبهوت وحیـران گفتند سـر زد از حـرا خـورشید آن روز از یمـن خلـــق نــور او وز بـعـثـت او گوئـی خـدا بر خـویـشتـن بـالید آن روز تا خـلق را سازد رهـا از بـت پــرستی دادنـــد بر او پــرچـم تــوحـیــد آن روز بخـشید چون تاج شرف بر او خــداونـد کرد از مقــام و قـدراو تـمـجـید آن روز تـا خــلـــق را آگــاه سـازد از مـقامش حـق نقد هـسـتی را به او بخشید آن روز بـرظلمت دل های تـیــره ای «وفـائی» نـور خــدا از آسـمـان تـابــیــــد آن روز |